از چمن رفتی و از صائب تبریزی دیوان اشعار 203

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ماند

1 از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ماند چشم بلبل در پی آن طره دستار ماند

2 روی حرف طوطیان هر چند با آیینه است دید تا آیینه ات را طوطی از گفتار ماند

3 می سراید زاغ خط او به آواز بلند کز گلستانش همین خار سر دیوار ماند

4 پنجه دشمن گریبان مرا از بخت بد نوبت دامن گرفتن چون رسید از کار ماند

عکس نوشته
کامنت
comment