صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

چهره را صیقلی از آتشِ از صائب تبریزی غزل 6793

غزل 6793 ام از 9863 غزلیات

چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای

1 چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای خبر از خویش نداری که چه پرداخته‌ای

2 ای بسا خانهٔ تقوی که رسیده‌ست به آب تا ز منزل عرق‌آلود برون تاخته‌ای

3 در سرِ کوی تو چندان که نظر کار کند دل و دین است که بر یکدگر انداخته‌ای

4 مگر از آب کنی آینه دیگر، ورنه هیچ آیینه نمانده‌ست که نگداخته‌ای

5 چون ز حالِ دلِ صاحب‌نظرانی غافل؟ تو که در آینه با خویش نظر باخته‌ای

6 تو که از ناز به عشاق نمی‌پردازی صد هزار آینه هر سوی چه پرداخته‌ای؟

7 نیست یک سرو درین باغ به رعناییِ تو بس که گردن به تماشای خود افراخته‌ای

8 آتشی را که ازان طور به زنهار آید در دلِ صائبِ خونین‌جگر انداخته‌ای

9 برخوری چون رهی از ساغرِ معنی صائب که درین تازه‌غزل شیشه تهی ساخته‌ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای

شاعر شعر چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای چه کسی است ؟

شاعر شعر چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای صائب تبریزی می باشد.

شعر چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای چیست ؟

قالب شعر چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای غزل است

مضمون اصلی شعر چهره را صیقلی از آتشِ می ساخته‌ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر