ای دل غافل از اسباب جهان از صائب تبریزی غزل 6512

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

ای دل غافل از اسباب جهان دست بشو

1 ای دل غافل از اسباب جهان دست بشو از ثبات قدم ریگ روان دست بشو

2 همچو اوراق خزان پا به رکاب است حواس از وفاداری اوراق خزان دست بشو

3 تا به آن کان ملاحت نمکی تازه کنی اول از مایده بی نمکان دست بشو

4 دست اگر از خودی خود نتوانی شستن مشت آبی به کف آر از دگران دست بشو

5 تخم چون سوخت برومند نگردد هرگز برو ای عقل ازین سوخته جان دست بشو

6 آنقدر باش درین بوته که دل آب شود آب چون شد دلت از هر دو جهان دست بشو

7 پیشتر زان که بشویند به خون رخسارت داغ بر دل نه، ازین لاله رخان دست بشو

8 تا به شیرین جهان چون شکر و شیر شوی کوهکن وار ز شیرینی جان دست بشو

9 هست تا در جگر از اشک ندامت آبی صائب از دامن ابنای زمان دست بشو

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر