عرض صفا به اهل هنر می کنی از صائب تبریزی غزل 6385

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

عرض صفا به اهل هنر می کنی مکن

1 عرض صفا به اهل هنر می کنی مکن پیش کلیم دست بدر می کنی مکن

2 صدق عزیمت است دلیل ره طلب تو سست عزم، عزم دگر می کنی مکن

3 قطع ره طلب به تأمل نمی شود در پیش پای خویش نظر می کنی مکن

4 چون سیل، بی ملاحظگی خضر این ره است این راه را به قاعده سر می کنی مکن

5 فکر و خیال محرم این شاهراه نیست هر دم خیال (و) فکر دگر می کنی مکن

6 بی جذبه آفتاب دلیلت اگر شود از خود سفر به نور شرر می کنی مکن

7 در ره شکنجه ای بتر از کفش تنگ نیست با خوی بد هوای سفر می کنی مکن

8 در قلزمی که یکجهتان دم نمی زنند هر دم زدن هوای دگر می کنی مکن

9 آزادگان چو سرو به یک جامه قانعند هر روز یک لباس به بر می کنی مکن

10 از رشک عشق، غیرت حسن است بیشتر در ماه و آفتاب نظر می کنی مکن

11 اکنون که برد بی خبری هر چه داشتیم ما را ز حال خویش خبر می کنی مکن

12 پاس شکوه فقر و قناعت نگاه دار در پیش گنج، دست به زر می کنی مکن

13 صائب یکی ز حلقه به گوشان زلف توست او را نظر به چشم دگر می کنی مکن

عکس نوشته
کامنت
comment