- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خانه زنبور ز فکر تو جگرها آیینه حیرت ز جمال تو نظرها
2 مژگان نبود گرد نظرها، که بود چاک از شوق لقای تو گریبان نظرها
3 از سنگدلی بود که از شرم لب تو در صلب صدف آب نگشتند گهرها
4 از شمع برونی نشود بزم درون گرم چون لاله مگر داغ بروید ز جگرها
5 زنهار که در بحر رضا دامن دل را چون موجه به ساحل مکش از دست خطرها
6 در دایره موی شکافان حقیقت در زلف پر آشوب شکست است ظفرها
7 زنهار که از خانه برون پا نگذاری پر خار نفاق است همه راهگذرها
8 از شرم دهان تو که چون دیده مورست در حوصله مور خزیدند شکرها
9 فریاد که این بی خبران خاطر ما را کردند پریشان چو سر زلف خبرها
10 صائب ز سر صدق مقیم در دل باش تا چند توان گشت چو خورشید به درها؟