-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زان قد نازآفرین در هر دلی اندیشه ای است این نهال شوخ را در هر زمینی ریشه ای است
2 از سر ویرانیم بگذر که از فرسودگی پای دیوار مرا هر برگ کاهی تیشه ای است
3 در خراباتی که ما دریا کشان می می کشیم فتنه آخر زمان آنجا کم از ته شیشه ای است
4 من که چون شیر از کمینگاه قضا غافل نیم سینه ام از تیر باران حوادث بیشه ای است
5 عشق من صائب ز قحط عاشقان در پرده ماند می کند کارش ترقی هر که را هم پیشه ای است