1 با روی تو صبر از دل بیتاب نیاید خودداری ازین آینه چون آب نیاید
2 غافل نکند بستر گل شبنم ما را در دیده روشن گهران خواب نیاید
3 زنجیر حریف دل خوش مشرب ما نیست از موج عنانداری سیلاب نیاید
4 در دیده صیاد کمینگاه بهشتی است زاهد بدر از گوشه محراب نیاید
5 بی خیرگی آیینه ز رخسارتوگل چید چشمی که بود نرم دراوآب نیاید
6 آسودگی من ز گرفتاری خویش است در دام محال است مرا خواب نیاید
7 چشمی که نمکسود شد از پرتو منت از خانه تاریک به مهتاب نیاید
8 دلبسته گردون دل آسوده ندارد استادگی از کوزه دولاب نیاید
9 صائب دل افسرده من گرم نگردد تا بر سرم آن مهر جهانتاب نیاید