صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

با رخ خندان او گل چهره از صائب تبریزی غزل 1189

غزل 1189 ام از 9863 غزلیات

با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است

1 با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است برق با جولان شوخش پای خواب آلوده ای است

2 می کشد در خاک و خون نظارگی را دیدنش سبز تلخ من عجب شمشیر زهرآلوده ای است

3 گردش پرگارش از مرکز بود آسوده تر عالم حیرت، عجایب عالم آسوده ای است

4 چشم عبرت بین به خواب نوبهاران رفته است ورنه هر برگ خزانی دست بر هم سوده ای است

5 تلخکامی های ما از لب گشودنهای ماست ورنه پر شکر بود هرجا لب نگشوده ای است

6 خاطر آسوده در وحشت سرای خاک نیست هست در زیر زمین، اینجا اگر آسوده ای است

7 جاده چون زنجیر می پیچد به پای رهروان در پی این کاروان گویا قدم فرسوده ای است

8 در شبستانی که من پروانه او گشته ام دولت بیدار، صائب چشم خواب آلوده ای است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است

شاعر شعر با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است چه کسی است ؟

شاعر شعر با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است صائب تبریزی می باشد.

شعر با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است چیست ؟

قالب شعر با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است غزل است

مضمون اصلی شعر با رخ خندان او گل چهره نگشوده ای است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر