-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با هرکه روی حرف به جز یار داشتم آیینه پیش صورت دیوار داشتم
2 همچون سرو، برگ بر من آزاده بار بود از بار اگر چه جان سبکبار داشتم
3 هموار بود وضع جهان در نظر مرا تا روی خود ز خلق به دیوار داشتم
4 منظور بود کوری اغیار بدگمان چشم عنایتی اگر از یار داشتم
5 هرگز به خواب دیده عاشق نداشته است نازی که من به دولت بیدار داشتم
6 از عیب پاک ساخت دل پاک بین مرا ورنه هزار آینه در کار داشتم
7 هر چند گوهر سخنم آبدار بود خون در جگر زناز خریدار داشتم
8 زلف شکسته داشت سری با شکستگان ورنه دل شکسته چه در کار داشتم؟
9 در زلف او نبود دلم برقرار خویش دلبستگی چو نغمه به هر تار داشتم
10 صائب به حرف تلخ مرا یاد هم نکرد امید بیش ازین به لب یار داشتم