- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاقل ز فکر چون به در کبریا رسد از موج آب مرده به دریا کجا رسد
2 در وادیی که خضر در او موج می زند ما ایستاده ایم که بانگ درا رسد
3 در زاهدان سماع سرایت نمی کند شاخ بریده را چه مدد از صبا رسد
4 در ترک خواهش است اگر هست دولتی نعمت فزون به مردم بی اشتها رسد
5 پیچد به دست وپای مگس دام عنکبوت زور فلک به مردم بی دست وپارسد
6 در پیری از سعادت دنیا چه فایده آخر به استخوان چه ز بال هما رسد
7 چشم صفا ندارم ازین تیره خاکدان یعقوب را چه روشنی از توتیا رسد
8 صائب ز چشم او طمع مردمی خطاست بیمار چون به درد دل خلق وا رسد