-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که چون شبنم گل پاک بود گوهر او چمن آرا کند از دامن گل بستر او
2 چشم بد دور ز مژگان سبکدست تو باد! که به خون دو جهان سرخ نشتر او
3 هر که را برق نگاه تو کند خاکستر آتش طور توان یافت ز خاکستر او
4 لب تیغی که لب زخمی ازو تر نشود ریشه سبزه زنگار شود جوهر او
5 عشق پرشور تو دریای گرامی گهری است که سیه بختی عشاق بود عنبر او
6 سر خورشید ازان در خم نه چوگان است که رساند رخ زردی به غبار در او
7 چرخ اگر عود مرا سوخت، به خود نقصان کرد سرد شد گرمی هنگامه نه مجمر او
8 هر که در موسم گل باده گلگون نخورد می شود چون زر گل، قسمت آتش زر او
9 عمر شیرازه گلهای چمن ده روزست خرم آن گل که پریشان نشود دفتر او
10 نیست مخصوص دل آشفته دماغی صائب غنچه ای نیست پریشان نشود دفتر او