-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که چون بلبل درین گلشن اسیر رنگ و بوست از بهار زندگانی بهره او گفتگوست
2 گر نخواهد میهمان دل شد آن یار عزیز آه چندین خانه دل را چرا در رفت و روست؟
3 با تعلق سجده درگاه حق مقبول نیست از دو عالم دست شستن این عبادت را وضوست
4 لنگر بی تابی عاشق نمی گردد وصال ماهی بی صبر را هر موج بال جستجوست
5 در بیابانی که آن آهوی مشکین می چرد نقش پای رهروان چون ناف آهو مشکبوست
6 گر به ظاهر چشم ما خشک ست چون جام تهی گریه مستانه ما همچو مینا در گلوست
7 گر به گل رفته است پای خم ز مستی باک نیست سیر و دور آسیای جام در دست سبوست
8 پرده پوشی دامن آلودگان را لازم است چاک در پیراهن یوسف چه محتاج رفوست؟
9 می شود بی برگ صائب زود نخل میوه دار سرو از بی حاصلی در چار موسم تازه روست