-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که پیوندد به اهل دل، به جان بینا شود هر چه رزق طوطی از شکر شود گویا شود
2 حسن بالادست را مشاطه ای چون عشق نیست سرو از آغوش تنگ قمریان رعنا شود
3 حلقه بر در کوفتن چون مار دلرا می گزد بسته بهتر آن دری کز سخت رویی وا شود
4 می فشاند آستین بی نیازی بر جهان دست هر کس آشنا با دامن شبها شود
5 ازنظر بازی نمی گردند اهل دل ملول سیر کی چشم حباب از دیدن دریا شود؟
6 لازم حسن است بیباکی به هر صورت که هست بیستون بر نقش شیرین بستر خارا شود
7 چون رگ سنگ از کشاکش بازماند موجه اش صبر من گر لنگر بیتابی دریا شود
8 دست خود صائب کسی کز چرک دنیا پاک شست بر فلک همکاسه خورشید چون عیسی شود