هر که هست، از می دیدار تو از صائب تبریزی غزل 478

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

هر که هست، از می دیدار تو مست است اینجا

1 هر که هست، از می دیدار تو مست است اینجا ذره را ساغر خورشید به دست است اینجا

2 مگذر از پای خم می که ره دور بهشت از ره بی خبری دست به دست است اینجا

3 راه پر سنگ خطر، شیشه دل ها نازک جرس قافله آواز شکست است اینجا

4 نرسد زیر فلک همت عالی جایی هر که جایی رسد، از همت پست است اینجا

5 هر صدایی که به گوشش رسد از جای رود بس که جان گوش بر آواز الست است اینجا

6 زیر گردون حبابی، ز سلیمان تا مور هر که را می نگرم باد به دست است اینجا

7 می زند سینه به دریا ز تهیدستی، موج ماهی از فلس گرفتار به شست است اینجا

8 بعد ازین بر در مستی و جنون زن صائب که خوشی قسمت دیوانه و مست است اینجا

عکس نوشته
کامنت
comment