- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکه از داغ نهان عشق سوزد پیکرش آتش ایمن برون می آید از خاکسترش
2 عشق هر کس را نهد بر چهره خال انتخاب همچو داغ لاله ریزد طشت آتش برسرش
3 تیغ او خوش بی محابا می رود در خون ما حلقه ماتم نگردیده است زلف جوهرش
4 ازهواداران آن شمعم که بتوان هر سحر همچو برگ گل پر پروانه رفت ار بسترش
5 گر چنین آیینه دل از غبار آید برون زود خواهد شد ید بیضا کف روشنگرش
6 مستی چشمش به دور خط فزونتر شد، مگر گرد خط بیهو شدارومی کند درساغرش ؟
7 نوح اگر کشتی به دریای محبت افکند درفلاخن می نهد باد مخالف لنگرش
8 خواب امن و دولت بیدار، آب و آتشند شمع می لرزد تمام شب به زرین افسرش
9 چون دل صائب خورد آب ازتماشای بهشت؟ تلخی چین جبین موج دارد کوثرش