-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 که گمان داشت ز خط حسن تو زایل گردد؟ فرد خورشید که می گفت که باطل گردد؟
2 می تواند ز رخ شمع کسی گل چیدن که چو پروانه به گرد سر محفل گردد
3 ناف دریاست چو گرداب مرا لنگرگاه نیستم موج که سعیم پی ساحل گردد
4 مرغ روح شهدا پر به پر هم بسته است زهره کیست که گرد سر قاتل گردد؟
5 سخن تلخ فرو برده و قهقه زده ام کام من تلخ کی از زهر هلاهل گردد؟
6 سر مژگان سبکرو به سلامت باشد! پا اگر آبله از دوری منزل گردد
7 شبنم آینه کس چهره خورشید نکر به چه رو با رخش آیینه مقابل گردد؟