کی یاد زلفش از دل بی کینه از صائب تبریزی غزل 4251

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

کی یاد زلفش از دل بی کینه می رود

1 کی یاد زلفش از دل بی کینه می رود از یاد طفل کی شب آدینه می رود

2 دارد هنوز شرم حضور مرا نگاه پنهان ز من به خانه آیینه می رود

3 هر چند بر رخش در دل باز می کنند زاهد همان به مسجد آدینه می رود

4 عمری است تا چو نافه بریدم ازان غزال خونم همان ز خرقه پشمینه می رود

5 مشتاق سینه های صبورست راز عشق گوهر نفس گسسته به گنجینه می رود

6 نشنیده ای که می شکند سنگ سنگ را از باده کهن غم دیرینه می رود

7 آهم به سینه سنگ زنان می دود برون هر جا که حرف سینه بی کینه می رود

8 صائب شود به شبنم اگر داغ لاله محو از باده نیز زنگ غم از سینه می رود

عکس نوشته
کامنت
comment