صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

آن کس که تاج را به فریدون از صائب تبریزی غزل 1959

غزل 1959 ام از 9863 غزلیات

آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است

1 آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است سودای عشق در سر مجنون گذاشته است

2 بهر خراب کردن روی زمین بس است چشم تو گردشی که به گردون گذاشته است

3 شد سالها و آتش ازو می چکد هنوز دستی که لاله بر دل مجنون گذاشته است

4 مجنون گذشت و از جگر لاله ها نرفت داغی که یادگار به هامون گذاشته است

5 وصف دهان تنگ تو آفاق را گرفت در نقطه ای که این همه مضمون گذاشته است

6 دارد ز بخت سبز دل خضر را کباب خطی که لب بر آن لب میگون گذاشته است

7 در دل خیال چشم تو در خواب رفته است آهو سری به دامن مجنون گذاشته است

8 صائب چو نیک در نگری هست حکمتی پیر مغان که خم به فلاطون گذاشته است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است

شاعر شعر آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است چه کسی است ؟

شاعر شعر آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است صائب تبریزی می باشد.

شعر آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است چیست ؟

قالب شعر آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است غزل است

مضمون اصلی شعر آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.