آن کس که تاج را به فریدون از صائب تبریزی غزل 1959

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است

1 آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است سودای عشق در سر مجنون گذاشته است

2 بهر خراب کردن روی زمین بس است چشم تو گردشی که به گردون گذاشته است

3 شد سالها و آتش ازو می چکد هنوز دستی که لاله بر دل مجنون گذاشته است

4 مجنون گذشت و از جگر لاله ها نرفت داغی که یادگار به هامون گذاشته است

5 وصف دهان تنگ تو آفاق را گرفت در نقطه ای که این همه مضمون گذاشته است

6 دارد ز بخت سبز دل خضر را کباب خطی که لب بر آن لب میگون گذاشته است

7 در دل خیال چشم تو در خواب رفته است آهو سری به دامن مجنون گذاشته است

8 صائب چو نیک در نگری هست حکمتی پیر مغان که خم به فلاطون گذاشته است

عکس نوشته
کامنت
comment