- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کجاست دولت آنم که یار من باشی؟ ز خود کناره کنی در کنار من باشی
2 اگر شراب خوری ساقی تو من باشم وگر به خواب روی در کنار من باشی
3 غرور حسن کجا می دهد ترا رخصت؟ که مرهم جگر داغدار من باشی
4 مرا به نیم نگه شرمسار کن از خود چرا تو روز جزا شرمسار من باشی؟
5 ز ساده لوحی امید چشم آن دارم که چون شکار تو گردم شکار من باشی
6 عجب که آینه گیری ز دست آینه دار اگر تو با خبر از انتظار من باشی
7 ز شرم عشق همان ناامیدیم برجاست اگر چه در دل امیدوار من باشی
8 ترا که هست دو صد کار غیر پرکاری کجا به فکر سرانجام کار من باشی؟