-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غریق عشق چه اندیشه از خطر دارد؟ ز سر گذشته چه پروای دردسر دارد؟
2 اثر مجو ز دعا تا دلت درست بود که در شکستگی این بیضه بال و پر دارد
3 پسر تلاش یتیمی کند ز حسن غریب صدف چه آبله ها در دل از گهر دارد
4 کسی ز قید جهان همچو سرو آزادست که با هزار گره دست بر کمر دارد
5 به شیشه باده پر زور کار سنگ دارد ز بیقراری من آسمان خطر دارد
6 چنان که از سگ خاموش راهرو ترسد ز آرمیدگی نفس، دل حذر دارد
7 چو نیست قسمت صائب حدیث تلخی ازو چه سود ازین که لبت تنگها شکر دارد؟