-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه باشد حاصل مرغ چمن ای گلعذار از تو؟ که از گل می خورد صد کاسه خون هردم بهار از تو
2 مکرر بر سر بالین شبنم آفتاب آمد نشد روشن شود یک بار چشم اشکبار از تو
3 مرا شرمنده کردی از دل امیدوار خود مبادا هیچ کافر در جهان امیدوار از تو!
4 شد از سنگینی بیماریم دل نرم دشمن را به پنهان دیدنی هرگز نگشتم شرمسار از تو
5 به تلخی می توانی شکرستان کرد عالم را که دارد آرزوی بوس و امید کنار از تو؟
6 به جامی دستگیری کن خمارآلوده خود را چرا ای ابر رحمت بر دلی ماند غبار از تو؟
7 مرا خود نیست یارای سؤال، آخر چه می گویی اگر پرسد گناه من کسی روز شمار از تو
8 به قسمت راضیم ای سنگدل دیگر چه می خواهی؟ خمار بی شراب از من، شراب بی خمار از تو
9 نمی شد زخمی تیغ تغافل اینقدر صائب اگر می بود ممکن قطع امید ای نگار از تو