-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه احتیاج دلیل است در رحیل مرا؟ چو سیل جذبه دریاست بس دلیل مرا
2 چه غم ز آتش سوزنده چون خلیل مرا؟ که عشق او ز بلاها بود کفیل مرا
3 چه حاجت است به رهبر، که گوشه چشمش کشد چو سرمه به خویش از هزار میل مرا
4 علاج تشنه دیدار نیست جز دیدار به چشم، موج سراب است سلسبیل مرا
5 نکرده است چنان عشق او سبکروحم که کوه غم به نظرها کند ثقیل مرا
6 هنوز در جگر سنگ بود چشمه من که عشق کرد به لب تشنگان سبیل مرا
7 نه هر شکار سزاوار تیغ استغناست مکش به داغ جگر گوشه خلیل مرا
8 چرا ستایش بخل از کرم فزون نکنم؟ که هست منت آزادی از بخیل مرا
9 درین بساط من آن سیل پر شر و شورم که بحر کوچه دهد همچو رود نیل مرا
10 عزیز کرده عشق و محبتم صائب شود ذلیل، فلک گر کند ذلیل مرا