-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل چه افتاده است در این خاکدان بندد کسی؟ در تنور سرد از بهر چه نان بندد کسی؟
2 پای خواب آلود منزل را نمی بیند به خواب با زمین گیری چه طرف از آسمان بندد کسی؟
3 با قد خم گشته راه عشق رفتن مشکل است در جوانی به که این زه بر کمان بندد کسی
4 تا به چند از سادگی بر کشتی جسم گران هر نفس لنگر به جای بادبان بندد کسی؟
5 در گلستانی که روید دام چون سنبل ز خاک به که بر شاخ بلندی آشیان بندد کسی
6 این بیابان را به تنهایی بریدن مشکل است چون جرس خود را مگر بر کاروان بندد کسی
7 از نزول درد و غم اظهار دلگیری خطاست حیف باشد در به روی میهمان بندد کسی
8 چون قفس در هر رگم چاکی سراسر می رود دست عشق لاابالی را چسان بندد کسی؟
9 راه امن بیخودی را کاروان در کار نیست دل چرا صائب به این افسردگان بندد کسی؟