صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

چه می آری به گردش هر نفس از صائب تبریزی غزل 333

غزل 333 ام از 9863 غزلیات

چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟

1 چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟ محرک نیست حاجت، گرد سر گردیدن ما را

2 توان کردن به اندک روزگاری سنگ را آدم لب شیرین و روی گرم باید کارفرما را

3 حساب سال و ماه از دشت پیمایان چه می پرسی؟ چه داند سیل بی پروا، شمار ریگ صحرا را؟

4 دل عاشق ز گلگشت چمن آزرده تر گردد که هر شاخ گلی دامی است مرغ رشته بر پا را

5 نمی ارزد به یک چین جبین صد دامن گوهر نمی بیند مگر غواص، روی تلخ دریا را؟

6 ز شوق بیستون آیینه را بر سنگ زد شیرین خوشا کاری که بر آتش نشاند کارفرما را

7 نه فرهادم که بتوان بر گرفتن چشم از کارم شرار تیشه من گرم سازد کارفرما را

8 کشید از دامن معشوق دست از بیم رسوایی همین تقصیر بس تا دامن محشر زلیخا را

9 کنار صفحه را چون شکرستان می کند صائب زبان بازی به طوطی می رسد کلک شکرخارا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟

شاعر شعر چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟ صائب تبریزی می باشد.

شعر چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟ چیست ؟

قالب شعر چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟ غزل است

مضمون اصلی شعر چه می آری به گردش هر نفس آن چشم شهلا را؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر