-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صفای وقت درین خاکدان چه می خواهی؟ گهر ز دامن ریگ روان چه می خواهی؟
2 برون ز عالم رنگ است اگر نشاطی هست تو ساده دل ز بهار و خزان چه می خواهی؟
3 نکرده جمع دل خویش، غنچه از هم ریخت فراغبال درین بوستان چه می خواهی؟
4 برات رزق تو بر آسمان نوشته خدا تو از زمین سیه کاسه نان چه می خواهی؟
5 تویی طبیب و دو عالم دو چشم بیمارست علاج درد خود از دیگران چه می خواهی؟
6 نکرد کعبه به سنگ نشان ترا ره دان به این شعور، تو از بی نشان چه می خواهی؟
7 برای سرکشی نفس عقل در کارست ترا که گرگ شبان شد چه می خواهی؟
8 نمی شود نکند عشق داغ عالم را ز آفتاب قیامت امان چه می خواهی؟
9 ز آسمان و زمین شکوه می کنی شب و روز چه داده ای به زمین، ز آسمان چه می خواهی؟
10 خلاصه دو جهان در وجود کامل توست تو شوخ چشم ازین و ازان چه می خواهی؟
11 غبار لازمه آسیا بود صائب امان ز حادثه آسمان چه می خواهی؟