- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه می پرسی ز احوال شرار ما و پروازش که در یک نقطه طی شد جلوه انجام و آغازش
2 ازان چون مهر تابان است حسنش از زوال ایمن که لغزد پای خط ازچهره آیینه پردازش
3 به جای سبزه گر صبح قیامت از زمین روید ز تمکین زیرپای خود نبیند حسن طنازش
4 چو مژگان هر دو عالم رابه هم افکند از شوخی همان ناخن زند بر یکدگر چشم سخنسازش
5 پریشان گر شود اجزای مجلس جمع کن دل را که مطرب می کند شیرازه باز از رشته سازش
6 یکی باشد خط آزادی و پروانه کشتن قفس افتاده مرغی راکه رفت از یاد پروازش
7 چه گل چیند کنار ما زشمع نازک اندامی که از بال و پر پروانه باشد زحمت گازش
8 درین یک قطره خون راز عشقش رانگه دارم؟ که تنگی می کند این نه صدف بر گوهر رازش
9 مگر درخواب بیند وصل گل، کوتاه پروازی که هم در آشیان خود بود چون چشم، پروازش
10 لبش راه سخن بسته است بر عاشق، ولی دارد ز هر مژگان زبانی در دهن چشم سخنسازش
11 چه خواهد شد سرانجام دل مومین من صائب؟ که خارا سینه کبک است پیش چنگل بازش