صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

چه خون که در جگر ماه و آفتاب از صائب تبریزی غزل 6876

غزل 6876 ام از 9863 غزلیات

چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی

1 چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی رخ لطیف چو گلرنگ از شراب کنی

2 تو کز مکیدن لب نقل باده می سازی چه لازم است دل خلق را کباب کنی؟

3 به دامن تو غبار ملال ننشیند هزار خانه چو سیلاب اگر خراب کنی

4 ز بس یکی شده ام با تو جای حیرت نیست اگر به دیدن خود، دیدنم حساب کنی

5 یکی هزار ز شبنم شود طراوت گل ز چشم پاک چه افتاده اجتناب کنی؟

6 تو چون به باغ روی سرو پای در گل را ز طوق فاختگان پای در رکاب کنی

7 فسرده از دم سرد خزان نخواهی شد به آه گرم گل خود اگر گلاب کنی

8 نقاب دولت بیدار می شود فردا ز عمر هر چه درین نشائه صرف خواب کنی

9 درین محیط گهر، چند از هوا جویی به هیچ و پوچ نفس صرف چون حباب کنی؟

10 دمید صبح قیامت ترا ز موی سفید هنوز وقت نیامد که ترک خواب کنی؟

11 چو شمع، رشته جان راست کوتهی لازم چه لازم است تو کوته ز پیچ و تاب کنی

12 سفید کن دل خود را ز نقش ها، تا چند سواد دیده خود روشن از کتاب کنی؟

13 ترا سیاهی رو نیست بس، که از غفلت سیاه موی سفید خود از خضاب کنی؟

14 ز قطع و فصل شوی مالک الرقاب جهان اگر چو تیغ قناعت به یک دم آب کنی

15 به آفتاب جهانتاب می رسی صائب درین چمن دل خود گر چو شبنم آب کنی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی

شاعر شعر چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی چه کسی است ؟

شاعر شعر چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی صائب تبریزی می باشد.

شعر چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی چیست ؟

قالب شعر چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی غزل است

مضمون اصلی شعر چه خون که در جگر ماه و آفتاب کنی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر