- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چندین کتاب در گرو باده کرده ایم تا از غبار، صفحه دل ساده کرده ایم
2 امروز نیست دست سبو زیر بار ما دایم مدد به مردم افتاده کرده ایم
3 از ترکتاز حادثه از جا نمی رویم بر گرد خود حصار، خم باده کرده ایم
4 در آفتاب زرد خزان خنده می زنیم خود را چو سرو از ثمر آزاده کرده ایم
5 دشمن ز سنگ خاره اگر ساخته است دل ما هم ز شیشه جوشنی آماده کرده ایم
6 راز دو کون در نظر ما دو عینک است تا همچو آبگینه ورق ساده کرده ایم
7 صائب به طرف جبهه ما نیست چین منع ما قفل خانه از دل بگشاده کرده ایم