- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خاکی به لب گور فشاندیم و گذشتیم ما مرکب ازین رخنه جهاندیم و گذشتیم
2 چون ابر بهار آنچه ازین بحر گرفتیم در جیب صدف پاک فشاندیم و گذشتیم
3 چون سایه مرغان هوا در سفر خاک آزار به موری نرساندیم و گذشتیم
4 گر قسمت ما باده و گر خون جگر بود ما نوبت خود را گذراندیم و گذشتیم
5 کردیم عنانداری دل تا دم آخر گلگون هوس را ندواندیم و گذشتیم
6 در رشته کشیدند دگرها گهر جان ما این عرق از جبهه فشاندیم و گذشتیم
7 هر چند که در دیده ما خار شکستند خاری به دل کس نخلاندیم و گذشتیم
8 یک صید ازین دشت به فتراک نبستیم چون مهر همین تیغ رساندیم و گذشتیم
9 هر چند که در مد نظر بود دو عالم یک حرف ازین صفحه نخواندیم و گذشتیم
10 فریاد که از کوتهی بازوی اقبال دستی به دو عالم نفشاندیم و گذشتیم
11 صد تلخ چشیدیم زهر بی مزه صائب تلخی به حریفان نچشاندیم و گذشتیم