- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما خنده را به مردم بیغم گذاشتیم گل را به شوخ چشمی شبنم گذاشتیم
2 قانع به تلخ و شور شدیم از جهان خاک چون کعبه دل به چشمه زمزم گذاشتیم
3 مردم به یادگار اثرها گذاشتند ما دست رد به سینه عالم گذاشتیم
4 چیزی به روی هم ننهادیم در جهان جز دست اختیار که بر هم گذاشتیم
5 دادند اگر عنان دو عالم به دست ما از بیخودی ز دست همان دم گذاشتیم
6 الماس، بی نمک شده بود از موافقت تدبیر زخم و داغ به مرهم گذاشتیم
7 بی حاصلی نگرکه حضور بهشت را از بهر یک دو دانه چو آدم گذاشتیم
8 صائب فضای چرخ مقام نشاط نیست بیهوده پا به حلقه ماتم گذاشتیم