- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خون در دل هوا و هوس کرده ایم ما منع سگان هرزه مرس کرده ایم ما
2 مردانه از حلاوت هستی گذشته ایم این شهد را به کار مگس کرده ایم ما
3 چون صبح تا ز مشرق هستی دمیده ایم جان در تن جهان به نفس کرده ایم ما
4 چون بر زبان حدیث خدا ترسی آوریم؟ ترک قدح ز بیم عسس کرده ایم ما
5 مهر خموشی از لب طاقت گرفته ایم تبخال را به ناله جرس کرده ایم ما
6 جا داده ایم در دل خود مور حرص را سیمرغ را شکار مگس کرده ایم ما
7 دزدیده ایم در دل صد چاک آه را مرغ بهشت را به قفس کرده ایم ما
8 در زیر چرخ یاری اگر هست بی کسی است پر امتحان ناکس و کس کرده ایم ما
9 صائب حریف عجز هم آواز نیستیم از راه عجز نیست که بس کرده ایم ما