- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما تخم درین مزرعه جز اشک نکشتیم یک رشته درین غمکده جز آه نرشتیم
2 چون آبله در زیر قدم راهروان را بردیم بسر عمری و هموار نگشتیم
3 با گرمروی چون جرس از ناله شبگیر یک خفته درین بادیه بر جای نهشتیم
4 از دانه ناگشته چه امید توان داشت؟ افسوس بود حاصل تخمی که نکشتیم
5 نقصان نکند هیچ کس از جود و سخاوت در خوشه رسیدیم گر از دانه گذشتیم
6 از بوته به سیم و زر خالص نرسد نقص با ما چه کند دوزخ اگر پاک سرشتیم
7 هر چند ز بی بال و پری خانه نشینیم چون آهوی وحشت زده در دامن دشتیم
8 در مشق جنون گر چه سر آمد همه عمر سطری که توان داد به دستی ننوشتیم
9 این آن غزل سعدی شیراز که فرمود خرما نتوان خورد ازین خار که کشتیم