🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
افسرالملوک عاملی

افسرالملوک عاملی

افسرالملوک عاملی
افسرالملوک عاملی

وزان پس ز از افسرالملوک عاملی کوروش نامه 24

کوروش نامه 24 ام از 35 کوروش نامه

وزان پس ز سر کردگان هفت تن

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46

1 وزان پس ز سر کردگان هفت تن بشاهی نمودند خود انجمن

2 بگفتند کز ما یکی شهریار شود بر سر تخت گیرد قرار

3 که ایران نباید که ویران شود گله بی نگهبان، پریشان شود

4 بگفتند هفت اسب تازی نژاد ز آخور بیارند در بامداد

5 ز ما هفت تن هریک اسبی سوار بمیدان بتازیم خود شاهوار

6 هر اسبی که شیهه ز دل بر کشد همان صاحب او بشاهی رسد

7 چو مهر درخشان سراز پشت کوه برون کر دروشن بشد دشت و کوه

8 درو دشت از مهر ، زرینه پوش فلک گیسوان طلائی به دوش

9 هزیمت بشد لشکر زنگبار جهان شد دگر باره چون نوبهار

10 چو آوازمرغان بیامد بگوش تذروان کشیدند از دل خروش

11 دهل زن دهل را چنان کرد گرم ز چشمان شیپور زن برد شرم

12 سوی دشت رفتند مردان همه بصحرا بیفتاد بس همهمه

13 در اطراف میدان صف آراستند همه سبقت از یکدیگر خواستند

14 همه چشمها بود برسوی شهر که تا خود کرا پادشاهی است بهر

15 بمیدان چو آن هفت مرد دلیر همی اسب راندندچون نره شیر

16 یکی شیهه زد مرکب داریوش سپه راز شادی برآمد خروش

17 از آن هفت، شش تن پیاده شدند هم از دور مردم نظاره شدند

18 که شاهی ز کورش توداری نسب هم اسب تو شیهه نزد بی سبب

19 بتختش ببردند و بنشاندند بر او زر و گوهر برافشاندند

20 همه بوسه دادند روی زمین بشاهی بر او خواندند آفرین

21 چو بر تخت شد داریوش کبیر شهنشاه روشن روان دلیر

22 همان تاج شاهی بسر برنهاد دگر باره ایران ازو گشت شاد

23 چو او بود شاهنشه دادگر بکشورگشائی به بست او کمر

24 بفرمود ای کارداران من همه برگزیده دلیران من

25 بکوشید تا نام رفته بجا بیاریم چون عهد کورش بپا

26 ز کامبوزیا مملکت شد خراب که ملت همه در غم و پیچ و تاب

27 گوماتای غاصب بد و خوفناک هم از سایه خویشتن داشت باک

28 کنون ما بکوشیم و جبران کنیم دگر دشمنان زارو پژمان کنیم

29 بگفتند شاها همه کهتریم ز فرمان و امرتو ما نگذریم

30 بفرمود لشکر شود چهار بخش باطراف کشور بگردند پخش

31 فرستاد نامه بهر کشوری بهر نامداری و هر افسری

32 بگفتا منم داریوش بزرگ به آبش خور آرم همه میش و گرگ

33 هرانکس که آید بدرگاه من مرا شاه داند بهر انجمن

34 کنم مهربانی نیازارمش بهر کار خود محترم دارمش

35 اگر سر به پیچد ز فرمان من برم آبرویش بهر انجمن

36 ز دریا به دریا سپاه منست خداوند گیتی پناه منست

37 مرا گنج بسیار و لشگر دلیر حریفند هریک بصد نره شیر

38 کنم اختری روشن اندر جهان که روشن دل آید شهان و مهان

39 در این ملک پهناور نامدار همان نام نیکم شود یادگار

40 که خواهم پس از قرنهای دراز بمردانگی یادم آرند باز

41 فرستاد برهر سوئی لشکری که آرام سازند هر کشوری

42 در گنج شاهی همی باز کرد سلاح دلیران همه ساز کرد

43 بهرجا خرابی بد آباد کرد بسی کاخهائی که بنیاد کرد

44 امیران او فاتح ازهر سفر همی باز گشتند خود باظفر

45 یکی جشن شاهانه آراستند سران سپه را همی خواستد

46 همه افسران را نوازش نمود بعنوان و بر رتبشان برفزود

افسرالملوک عاملی از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر وزان پس ز سر کردگان هفت تن کوروش نامه 24 ام از 35 کوروش نامه افسرالملوک عاملی می باشد
شعر قالب : کوروش نامه سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن

شاعر شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن چه کسی است ؟

شاعر شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن افسرالملوک عاملی می باشد.

شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن چیست ؟

قالب شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن کوروش نامه است

سبک شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن چیست ؟

سبک شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن سبک نوین است

مضمون اصلی شعر وزان پس ز سر کردگان هفت تن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
افسرالملوک عاملی

وزان پس ز از افسرالملوک عاملی کوروش نامه 24

کوروش نامه 24 ام از 35 کوروش نامه
بنر