- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از صبوری در گشاد کارها بگزین کلید بر نیاید هیچ قفل محکمی با این کلید
2 بند دست و پاست سامان جهان، اما به جود می توان زین قفل آهن ساختن چندین کلید
3 خواب غفلت بند بر چشم و دلت بنهاده است ورنه اندر آستین توست ای مسکین کلید
4 در مصاف سخت رویان جهان سستی مکن قفل آهن را نمی سازد کسی مومین کلید
5 گرچه همت می گشاید کارهای سخت را از دل صد چاک کن دندانه های این کلید
6 نیست ممکن واشود دل بی سخنهای لطیف کز نسیم صبح دارد غنچه نسرین کلید
7 نیست یک مشکل که نگشاید به آه نیمشب راست می آید به هر قفلی که باشد این کلید
8 پرده گوش ترا کرده است غفلت آهنین ورنه هر دم حلقه بر در می زند چندین کلید
9 با گرانان صائب از راه سبکروحی در آی بیشتر از چوب می دارد در سنگین کلید