تلاش بیخبری با شعور نتوان از صائب تبریزی غزل 3782

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

تلاش بیخبری با شعور نتوان کرد

1 تلاش بیخبری با شعور نتوان کرد سفر ز خود به پر و بال مور نتوان کرد

2 خوشم به ضعف تن خود که همچو خط غبار مرا ز حاشیه بزم دور نتوان کرد

3 شکسته رنگی من عشق را به رحم آورد به زر هر آنچه برآید به زور نتوان کرد

4 ز خال یار خجالت کشم ز سوختگی که تخم سوخته در کار مور نتوان کرد

5 حضور روی زمین در بهشت خاموشی است به حرف، ترک بهشت حضور نتوان کرد

6 مصیبت دگرست این که مرده دل را چو مرده تن خاکی به گور نتوان کرد

7 توان گرفت رگ خواب برق را صائب دل رمیده ما را صبور نتوان کرد

عکس نوشته
کامنت
comment