- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امشب خیال زلف تو از چشم تر گذشت این رشته با هزار گره زین گهر گذشت
2 چون موج دست در کمر بحر می کند هر کس که چون حباب تواند ز سر گذشت
3 از سنگلاخ دهر دل شیشه بار من خندان چو کبک مست ز کوه و کمر گذشت
4 حسن تو سرکش است، وگرنه ز جذب عشق آهو عنان کشیده مرا از نظر گذشت
5 نقص بصیرت است حجاب گذشتگی تا چشم باز کرد ز دنیا شرر گذشت
6 چون شمع با سری که به یک موی بسته است می بایدم ز پیش نسیم سحر گذشت
7 با شوخ دیدگان نتوان هم نواله شد طوطی ز تنگ چشمی مور از شکر گذشت
8 از سیلی خزان نشود چهره اش کبود آزاده خاطری که چو سرو از ثمر گذشت
9 چون بلبلان ترانه من مستی آورد هر کس خبر گرفت ز من، بیخبر گذشت
10 صائب برون نبرد مرا وصل از خیال فصل بهار من به ته بال و پر گذشت