به هر که باده دهد یار، از صائب تبریزی غزل 5758

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

به هر که باده دهد یار، من خراب شوم

1 به هر که باده دهد یار، من خراب شوم نگاه گرم به هر کس کند کباب شوم

2 ز من کناره کند موج اگر حباب شوم فریب من نخورد تشنه گر سراب شوم

3 چو موج، صیقل دریا چو می توانم شد گره چرا به دل بحر چون حباب شوم؟

4 درین زمانه که بوی گل است موی دماغ چه لازم است خورم خون و مشک ناب شوم؟

5 به وصل گوهر ناسفته راه نتوان یافت چرا چو رشته عبث خرج پیچ و تاب شوم؟

6 ز رنگ و بوی جهان مشکل است دل کندن مگر چو شبنم گل محو آفتاب شوم

7 چنین که زلف تو شد نرم شانه از خط سبز امید هست که من نیز کامیاب شوم

8 به گرد من نتواند رسید آبادی اگر ز سیل حوادث چنین خراب شوم

9 به من دل کسی از دوستان نمی سوزد به آتش جگر خود مگر کباب شود

10 چو می توان به ریاضت ملک شدن صائب چرا چو بیخبران خرج خورد و خواب شوم؟

عکس نوشته
کامنت
comment