صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

به مژگان خارخار از سینه از صائب تبریزی غزل 374

غزل 374 ام از 9863 غزلیات

به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را

1 به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را به یاقوت لب از رخ رنگ می گرداند آتش را

2 کبابم می کند آن مست بی پروا، نمی داند که هر یک قطره اشک من به خون غلطاند آتش را

3 سپند من ندارد تاب مهتاب و تو سنگین دل مزاج سرکشی داری که می سوزاند آتش را

4 نیم پروانه تا بر گرد شمع دیگران گردم سپند شوخ من از سنگ می رویاند آتش را

5 به چشم اشکبار من چه خواهد کرد، حیرانم بر رویی که در چشم آب می گرداند آتش را

6 درین قحط هواداری، عجب دارم ز خاکستر که در هنگام مردن چشم می پوشاند آتش را

7 سخن پرداز شد از عشق تا حسن جهانسوزش سپند ما بلند آوازه می گرداند آتش را

8 به همواری ادب کن خصم سرکش را که خاکستر به نرمی زیر دست خویش می گرداند آتش را

9 نمی باشد سپر انداختن در کیش ما صائب سپند ما به میدان جدل می خواند آتش را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را

شاعر شعر به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را چه کسی است ؟

شاعر شعر به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را صائب تبریزی می باشد.

شعر به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را چیست ؟

قالب شعر به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را غزل است

مضمون اصلی شعر به مژگان خارخار از سینه می رویاند آتش را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر