-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به طوف خاک من گر آن سراپا ناز می آمد به جوی عمر، آب رفته من باز می آمد
2 چنان کز شیشه سربسته آید باده در ساغر به آن تمکین به آغوش من آن طناز می آمد
3 به صید خویش می کردم دلالت شاهبازش را اگر از خنده من همچو کبک آواز می آمد
4 ز امید وصالش بود آهنگ آنچنان بزمم که بی ناخن صدا از پرده های ساز می آمد
5 چنان کز بازگشت نوبهاران شد جوان عالم چه می شد گر بهار عمر ما هم باز می آمد؟
6 اگر می بود در گلزار عالم نوگلی صائب صفیر عشق از کلک سخن پرداز می آمد