صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

به ابر اگر چه توان چشم از صائب تبریزی غزل 1843

غزل 1843 ام از 9863 غزلیات

به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12

1 به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت نمی توان دل بیدار را به خواب گرفت

2 به آب خضر کجا التفات خواهد کرد؟ چنین که تشنه ما خوی با سراب گرفت

3 خیال لعل تو از دل کجا رود، هیهات نمی توان نمک سوده از کباب گرفت

4 خراب حالی ازین بیشتر نمی باشد که جغد را دل ازین خانه خراب گرفت

5 ز بس که بوی تو در مغز پیچیده است توان ز بال و پر بلبلان گلاب گرفت

6 مگر عذار ترا شد زمان خط نزدیک؟ که خون مرا به جگر رنگ مشک ناب گرفت

7 کدام ساعت سنگین، دو چشم بخت مرا درین زمانه پر انقلاب خواب گرفت؟

8 گرانترست ترا خواب غفلت از دل سنگ وگرنه لعل ز خورشید آب و تاب گرفت

9 به جرعه ای دل گرم مرا کسی ننواخت اگر چه روی زمین را به آفتاب گرفت

10 عیار غفلت ازین بیشتر نمی باشد که آفتاب قیامت مرا به خواب گرفت

11 به روی مهر جهانتاب، ماه نو را دید کسی که وقت سواری ترا رکاب گرفت

12 ز عشق کار جهان باز می شود صائب خوشا کسی که توسل به آن جناب گرفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت

شاعر شعر به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت صائب تبریزی می باشد.

شعر به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت چیست ؟

قالب شعر به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت غزل است

مضمون اصلی شعر به ابر اگر چه توان چشم آفتاب گرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.