صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

به محفلی که رخ از باده از صائب تبریزی غزل 6877

غزل 6877 ام از 9863 غزلیات

به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی

1 به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی چه خون که در دل بی رحم روزگار کنی

2 دگر به صید غزالان نمی کنی رغبت دل رمیده ما را اگر شکار کنی

3 کجا به فکر من بی شراب می افتی؟ تو کز مکیدن لب چاره خمار کنی

4 به لاله زار گر افتد رهت، ز پرکاری به طوف خاک شهیدان خود شمار کنی

5 تو کز حیا نکنی شانه زلف را هرگز چه التفات به دلهای بی قرار کنی؟

6 ز عطسه خون غزالان به خاک می ریزد اگر کمند خود از زلف مشکبار کنی

7 چه خنده ها که به وضع جهان کنی چون صبح نفس شمرده زدن را اگر شعار کنی

8 به فکر دوری بی اختیار اگر باشی ز هر چه هست جدایی به اختیار کنی

9 نفس بر آتش سوزنده بال و پر گردد مباد شکوه ز اوضاع روزگار کنی

10 چه حاجت است به جام جهان نما صائب اگر تو آینه سینه بی غبار کنی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی

شاعر شعر به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی چه کسی است ؟

شاعر شعر به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی صائب تبریزی می باشد.

شعر به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی چیست ؟

قالب شعر به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی غزل است

مضمون اصلی شعر به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر