تن به بیماری دهد چشمش پی از صائب تبریزی غزل 251

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

تن به بیماری دهد چشمش پی تسخیر ما

1 تن به بیماری دهد چشمش پی تسخیر ما لنگ سازد خویش را آهوی آهوگیر ما

2 خانه ما در ره سیلاب اشک افتاده است حیف از اوقاتی که گردد صرف در تعمیر ما

3 راه زلف او به طی کردن نمی آید به سر ورنه کوتاهی ندارد طره شبگیر ما

4 آب می گردیم اگر بر روی ما آری گناه بگذر ای پیر مغان دانسته از تقصیر ما

5 خاک راه انگار و درد جرعه ای بر ما بریز گرد خجلت را بشو از چهره تقصیر ما

6 همچو زخم تازه خون گردد روان از جوی شیر بیستون را بر کمر آید اگر شمشیر ما

7 بس که صائب شد خطا از صید و بر خارا نشست خنده دندان نما زد اره بر شمشیر ما

عکس نوشته
کامنت
comment