- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به دنیای دنی بگذار جسم پای در گل را که نتوان راست گردانیدن این دیوار مایل را
2 مده در عالم پرشور دامان رضا از کف که ساحل می کند تسلیم این دریای هایل را
3 مشو در خاکدان عالم از یاد خدا غافل که نور ذکر، گوهر می کند این مهره گل را
4 تن بی معرفت نگذاشت دل را سر برون آرد زمین شور در خود محو سازد تخم قابل را
5 نگردد باعث آسودگی نزدیکی دریا زبان شکوه از خاشاک بسیارست ساحل را
6 بلا بر اهل غفلت از در و دیوار می بارد ز هر خاری خطر چون تیر باشد صید غافل را
7 چه داند پیکر افسرده قدر روح را صائب؟ ز لیلی بهره ای غیر از گرانی نیست محمل را