تیشه را از خون خود فرهاد از صائب تبریزی غزل 2566

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

تیشه را از خون خود فرهاد رنگین می‌کند

1 تیشه را از خون خود فرهاد رنگین می‌کند زهر غیرت مرگ را در کام شیرین می‌کند

2 در چراغ گرم‌خونی رحم چون روغن کند شمع از بال و پر پروانه بالین می‌کند

3 بس که ترسیده است چشم غنچه از غارتگران بال بلبل را خیال دست گلچین می‌کند

4 خار خار اشتیاق گوشه دستار او خار در پیراهن گل‌های رنگین می‌کند

5 تا نهادی پا به عزم سیر بر چشم رکاب عشرت روی زمین را خانه زین می‌کند

6 عرش و کرسی معنی در پیش پا افتاده‌ای است چون به وقت فکر صائب دست بالین می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر