-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اندیشه ز طوفان نبود دیده تر را گیرد ز هوا کشتی من موج خطر را
2 از صحبت ناجنس به کامل نرسد نقص از تلخی بادام چه پرواست شکر را؟
3 فریاد که قسمت ز عقیق لب خوبان جز خوردن دل نیست من تشنه جگر را
4 راز دل سودازدگان حوصله سوزست در سوخته پنهان نتوان کرد شرر را
5 از اشک نگردد دل سنگین بتان نرم با رشته محال است توان سفت گهر را
6 جمعی که رسیدند به سر منزل تسلیم در رهگذر سیل گشایند کمر را
7 گردد هنر از صافدلی عیب نمایان از تنگی چشم است چه اندیشه گهر را؟
8 از خط مکن اندیشه ز کوته نظری ها کز هاله به پرگار شود حسن، قمر را