-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از ریگ توان روغن بادام گرفتن نتوان ز خسیسان جهان کام گرفتن
2 از بس که فتاده است لطیف آن لب نازک ظلم است ازو بوسه به پیغام گرفتن
3 بوسی که ز کنج لب ساقی نگرفتم می بایدم اکنون ز لب جام گرفتن
4 از وصل نیم شاد که از آهوی وحشی تمهید رمیدن بود آرام گرفتن
5 با صدق عزیمت نبود راحله در کار در کعبه رسیدیم به احرام گرفتن
6 چون دست برآرم به گرفتن، که ز غیرت بارست به من عبرت از ایام گرفتن
7 از نام گذر کن که کند روی سیاهت از ساده دلی همچو نگین نام گرفتن
8 صائب ز فلک کام گرفتن به تملق از مردم نوکیسه بود وام گرفتن