از ریگ توان روغن بادام از صائب تبریزی غزل 6419

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

از ریگ توان روغن بادام گرفتن

1 از ریگ توان روغن بادام گرفتن نتوان ز خسیسان جهان کام گرفتن

2 از بس که فتاده است لطیف آن لب نازک ظلم است ازو بوسه به پیغام گرفتن

3 بوسی که ز کنج لب ساقی نگرفتم می بایدم اکنون ز لب جام گرفتن

4 از وصل نیم شاد که از آهوی وحشی تمهید رمیدن بود آرام گرفتن

5 با صدق عزیمت نبود راحله در کار در کعبه رسیدیم به احرام گرفتن

6 چون دست برآرم به گرفتن، که ز غیرت بارست به من عبرت از ایام گرفتن

7 از نام گذر کن که کند روی سیاهت از ساده دلی همچو نگین نام گرفتن

8 صائب ز فلک کام گرفتن به تملق از مردم نوکیسه بود وام گرفتن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر