صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

میان خوی تو و رحم آشنایی از صائب تبریزی غزل 1820

غزل 1820 ام از 9863 غزلیات

میان خوی تو و رحم آشنایی نیست

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 میان خوی تو و رحم آشنایی نیست وگرنه بوسه و لب را ز هم جدایی نیست

2 سر کمند تغافل بلند افتاده است به زلف او نرسیدن ز نارسایی نیست

3 فتاده است به آن رو شکسته رنگی من حریف چهره من کان مومیایی نیست

4 نشد بریده به مقراض، رشته توحید میانه سر منصور و تن جدایی نیست

5 برو خضر که من آن کعبه ای که می طلبم دلیل راهش غیر از شکسته پایی نیست

6 چو پشت آینه ستار تا به کی باشم؟ به کشوری که هنر غیر خودنمایی نیست

7 در اصفهان که به درد سخن رسد صائب؟ کنون که نبض شناس سخن شفایی نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر میان خوی تو و رحم آشنایی نیست

شاعر شعر میان خوی تو و رحم آشنایی نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر میان خوی تو و رحم آشنایی نیست صائب تبریزی می باشد.

شعر میان خوی تو و رحم آشنایی نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر میان خوی تو و رحم آشنایی نیست چیست ؟

قالب شعر میان خوی تو و رحم آشنایی نیست غزل است

مضمون اصلی شعر میان خوی تو و رحم آشنایی نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.