1 غباری بجا از زمین مانده است بخاری ز چرخ برین مانده است
2 ز گل خار مانده است و از می خمار چه ها از که ها بر زمین مانده است
3 پریده است عقل از سر مردمان نگین خانه ها بی نگین مانده است
4 به این تنگدستان ز ارباب حال لباس فراخ آستین مانده است
5 همین ریش و دستار و عرض شکم بجا از بزرگان دین مانده است
6 ز ازرق لباسان خورشید روی همین یک سپهر برین مانده است
7 منم صائب امروز بر لوح خاک اگر یک سخن آفرین مانده است