-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 در بیابان جنون سلسله پردازی نیست روزگاری است درین دایره آوازی نیست
2 نه همین کوچه و بازار ز مجنون خالی است در بیابان جنون نیز نظربازی نیست
3 وحشت آباد بود در نظر من شهری که به هر کوچه او خانه براندازی نیست
4 برنیاید نفس از طوطی شیرین گفتار در حریمی که رخ آینه پردازی نیست
5 به چراغ مه و خورشید نگردد روشن هر حریمی که در او شعله آوازی نیست
6 می توان یافت ز پیچیدگی بال و پرم که به گیرایی مژگان تو شهبازی نیست
7 نیست ممکن که تراود سخن از من صائب در حریمی که در او چشم سخن سازی نیست