کار هر بی ظرف نبود عشق از صائب تبریزی غزل 6008

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

کار هر بی ظرف نبود عشق پنهان داشتن

1 کار هر بی ظرف نبود عشق پنهان داشتن سهل کاری نیست اخگر در گریبان داشتن

2 بیستون از صبر بالا دست من دارد به یاد بر سر خود تیغ خوردن، پا به دامان داشتن

3 بخیه تسبیح زاهد عاقبت بر رو فتاد چند بتوان دام را در خاک پنهان داشتن؟

4 خاک بر لب مال اینجا، تا توانی چون مسیح دست در یک کاسه با خورشید تابان داشتن

5 کشتی امید در دریای خون افکندن است از تنور نوح امید لب نان داشتن

6 ضبط معشوق پریشان گرد کردن مشکل است چون نگردد خون دلم از پاس پیکان داشتن؟

7 از من آزاده دارد یاد (سرو) بی ثمر روی خود را تازه با اهل گلستان داشتن

8 چون معلم را نگیرد دود آه کودکان؟ نیست آسان بی گناهان را به زندان داشتن

9 می زنم امروز و فردا بر جنون از دست عقل چند صائب پاس ننگ و نام بتوان داشتن؟

عکس نوشته
کامنت
comment